پرتو دل

رازهاے نهفتہ

رازهاے نهفتہ

پرتو دل

دل بہ دل نهام
شنیدم کہ دل چہ ها گفت
گنجینہ ایے پر از رازها داشت
نشستم تا توانستم از اسرارش نوشتم

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

مهیّاے سفر گشتم

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۵۸ ب.ظ

   مدتےست کہ قصد داشتم تا سفرے داشتہ باشم؛ سفرے بدور از هرگونہ هیاهو؛ خود باشم و خویشتن خویش؛...

  خواستم تا مهیاے سفر گردم. چشم بروے هر چہ هست و نیست بستم و بدنبال مرکبے براے طول راه گشتم؛...

   مقصد راهم بہ اعماق دل بود؛...

   هر چہ نظر کردم جسم را یاراے این سفر ندیدم. بسراغ مرکب روح آمدم و از او خواستم تا در این سفر همراه من باشد. خواستہ ام را بہ جان پذیرفت و شادیکنان مرا سوار بر مرکب سبکبال خود ساخت؛...

    بیکباره احساس کردم مابین زمین و آسمانم؛...

    بوحشت افتادم؛...

   سریع از او خواستم تا سفر را متوّقف سازد؛...

  خداے من این چہ اتّفاقے بود کہ افتاد؟!...

۹۸/۰۵/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی